♥خیانت و دروغ♥

▂▃▄▅▆▇█▓▒░ بـــغض عـشقـــــ ░▒▓█▇▆▅▄▃▂

هردومون خیانت کردیم...!

من شب ها با گریه میخوابیدم!

ولی تـــــــــــــو...

با غـــــــــــــریبه...

 

 

 

 

بیایید به یکدیگردروغ نگوییم...

آدم هست...

باور میکند...

دل میبندد...

 

بهم میگفت با دنیا عوضم نمیکنه!

راس میگفت با دنیا نه

با یکی دیگه

عوضم کرد...

 

 

 

من می بافم...اونیز میبافد...

من برای اوکلاه تا سرش را گرم کنم!

او برای من دروغ تا دلم را گرم کند!

 

 فرین به توی نامرد که با زیباترین نقاب

به چهره رفیق درامدی. نفرین بر آن مرامی

که اینگونه به اعتمادم خیانت کرد

نمیبخشمت...

 


 

دنیای عجیبی شده است...!

برای دروغ هایمان خدارا قسم میخوریم...

و به حرف راست که میرسیم...

می شود جونه تو...!

 



نظرات شما عزیزان:

HOSEIN
ساعت9:19---20 شهريور 1392
طناب را به گگردنم انداختند و گفتند: آخرین آرزویت؟؟گفتم: دیدار یار! گفتند: خسته است تاصبح طناب بافته!!

خودم
ساعت20:57---18 شهريور 1392
به افتخارت که فریاد سکوت داری خیلی مطالب قشنگی داری با تبادل لینک موافقی به من هم سر بزن
پاسخ:ممنون خیلی متشکرم...بله که هستم:)چشم حتما میام.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





+نوشته شده در دو شنبه 18 شهريور 1392برچسب:,ساعت19:52توسط ärëżö | |